توسط : مهدی عابد
برچسب ها :
موضوع :
دهم محرم , ,
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان بسیج وفرهنگ عاشورا و آدرس farhangeashora.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 54
بازدید هفته : 109
بازدید ماه : 141
بازدید کل : 5796
تعداد مطالب : 85
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1
شهادت مظلومانه سيد الشهدا و يارانش در كربلا،تأثير بيدارگر و حركت آفرين داشت=و خونى تازه در رگهاى جامعه اسلامى دواند و جو نامطلوب را شكست و امتدادهاى آن حماسه،در طول تاريخ،جاودانه ماند.حتى در همان سفر اسارت اهل بيت نيز تأثيرات سياسى اين حادثه در انديشههاى مردم آشكار شد.گروهى از اسرا را كه به شام مىبردند، چون به تكريت رسيدند،مسيحيان آنجا در كليساها جمع شدند و به نشان اندوه بر كشته شدن حسين«ع»،ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند.به شهر«لينا»
براى بحث راجع به نقش اهل بيت مكرم سيد الشهداء در تبليغ نهضت حسينى و اسلام،ابتدا بايد دو مقدمه را به عرض شما برسانم.
يكى اينكه طبق روايات و همچنين بر اساس معتقدات ما-كه معتقد به امامتحضرت سيد الشهداء هستيم-تمام كارهاى ايشان از روز اول حساب شده بوده است و ايشان بى حساب و منطق و بدون دليل كارى نكردهاند،يعنى نمىتوانيم بگوييم كه فلان قضيه اتفاقا و تصادفا رخ داده، بلكه همه اينها روى حساب بوده است.
و اين مطلب گذشته از اينكه از نظر قرائن تاريخى روشن است،از نظر منطق و روايات و بر اساس اعتقاد ما مبنى بر امامتحضرت سيد الشهداء نيز تاييد مىشود.
بیش از 60 رباعی و دوبیتی باموضوع کربلا و محرم(اشعار مذهبی)
علیرضا قزوه
دلم دریاچه ی غم شد دوباره
قد آیینه ها خم شد دوباره
صدای سنج و دمام اومد از دور
بخون ای دل محرم شد دوباره***
باز این چه شورش است مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده
آتش به کام و زلف پریشان و سرخ روی
این آفتاب از افقی دیگر آمده
چون روز روشن است که قصدش مصاف نیست
این شاه کم سپاه که بی لشکر آمده
یاران نظر کنید به پهلو گرفتنش
این کشتی نجات که بی لنگر آمده
"شاعر شکست خورده ی توفان واژه هاست "
یا این غزل بهانه ی چشم تر آمده ؟
بانگ فیاسیوف خذینی است بر لبش
خنجر فروگذاشته با حنجر آمده
آورده با خودش همه از کوچک و بزرگ
اصغر بغل گرفته و با اکبر آمده
ای تشنگان سوخته لب تشنگی بس است
سر برکنید ساقی آب آور آمده
این ساقی علم به کف بی بدیل کیست ؟
عطشان در آب رفته و عطشان تر آمده
این ساقی رشید که در بزم می کشان
بی دست و بی پیاله و بی ساغر آمده
آتش به خیمه های دل عاشقان زده
این آتشی که رفته و خاکستر آمده
آبی نمانده روزه بگیرید نخل ها
نخل امید رفته ولی بی سر آمده
جای شریف بوسه ی پیغمبر خداست
این نیزه ای که از همه بالاتر آمده
آن سر که تا همیشه سر از آفتاب بود
امشب به خون نشسته به تشت زر آمده
ای دست پر سخاوت روشن گشوده شو
در یوزه ای به نیت انگشتر آمده
بوی بهشت دارد و همواره زنده است
این باغ گل به چشمت اگر پرپر آمده
بگذار تا دمی به جمالت نظر کنم
هفتاد و دومین گل از خون بر آمده
لب واکن از هم ای تن بی سر حسین من !
حرفی به لب بیار ببین خواهر آمده ...
* : مصرع از سید حمید برقعی است .
سعید بیابانکی
آخرين وداع
نوشتهاند ابا عبد الله در حملات خودش نقطهاى را در ميدان مركز قرار داده بود. مركز حملاتش آنجا بود.مخصوصا نقطهاى را امام انتخاب كرده بود كه نزديك خيام حرم باشد و از خيام حرم خيلى دور نباشد،به دو منظور.يك منظور اين كه مىدانست كه اينها چقدر نامرد و غير انسانند.اينها همين مقدار حميت ندارند كه لا اقل بگويند كه ما با حسين طرف هستيم،پس متعرض خيمهها نشويم.
از بعض ارباب مقاتل نقل است كه چون حضرت سيدالشهداء عليه السلام نظر كرد هفتاد و دو تن از ياران و اهلبيت خود را شهيد و كشته بر روي زمين ديد عازم جهاد گرديد، پس به جهت وداع زنها رو به خيمه كرد و پردگيان سرادق عصمت را طلبيد و ندا كرد كه اي سكينه، اي فاطمه، اي زينب، اي ام كلثوم. عَلَيْكُنَّ مِنّي السَّلامُ:
وَاَسْكَنَّ مِنهُ الذَّيلَ مُنتجِباتِ |
فَقٌمن وَاَرْسَلنَ الدُّموُعَ تَلَهُفّا |
سخنرانی های حجت الاسلام استاد حسین انصاریان،حجت الاسلام پناهیان،حجت الاسلام دانشمند،آیت الله بهجت،آیت الله جوادی آملی،حجت الاسلام قرائتی،حجت الاسلام رفیعی،شهید مرتضی مطهری،مرحوم کافی،حجت الاسلام صدیقی و... در مورد عاشورا وامام حسین(ع)درادامه مطلب آماده دانلود می باشد...
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد/عاشورا، شهادت امام حسین علیه السلام و حوادث پس از آن+تصویرسازی و فیلم |
||
|
ویژه نامه «روایت واقعه» به مناسبت ایام عزای سیدالشهدا |
||
|
نزديك شب عاشورا، امام حسين عليه السلام ياران خود را به گرد خود آورد، امام سجاد عليه السلام مىفرمايد: من با اينكه بيمار بودم، نزديك شدم ببينم پدرم به آنان چه مىگويد، شنيدم رو به اصحاب كرد و پس از حمد و ثنا فرمود:
«اما بعد و انى لا اعلم اصحابا اوفى ولا خيرا من اصحابى و لا اهل بيت ابر ولا اوصل من اهل بيتى فجزا كم الله عنى خيرا ... ».
فصل دهم: تماشاگه راز
راوی
حسین دیگر هیچ نداشت كه فدا كند، جز جان كه میان او و ادای امانت ازلی فاصله بود... و اینجا سدره المنتهی است. نه... كه او سدره المنتهی را آنگاه پشت سرنهاده بود كه از مكه پای در طریق كربلا نهاد... و جبرائیل تنها تا سدره المنتهی همسفر معراج انسان است .